گرمای روزهای سردم




توی این هوای دلگیر پائیزی،
توی این روزأیی که حتی اول صبح مثل عصر دلگیر میمونه
هوا بوی بارون میده،....
و آفتاب از شهرمون رخت بربسته،...
دل من شادابه
به یک بهانه کوچیک شادابه، به شنیدن صدای آهنگی که آروم از اون دورها میاد...
به نوای آشنایی که میشنوی و درش غرق میشی‌....
دل من شادابه...
دستانم رو باز می‌کنم و این هوا رو در آغوش می‌کشم، میگذارم که نسیم موهام رو نوازش بده ... می‌خوام در این شادی غرق باشم...
و اینها همه بهانه اند،

بهانه اصلی‌ تو هستی‌ ...      
تو خورشید روزهای بی‌ آفتابی...

تو گرمای روزهای سردی... 
تو نور روزهای تاریکی‌...
این همه آرامش رو از من دریغ مکن...                                  


7 comments:

سارا گفت...

فوق العاده بود عزیزم
مخصوصا : بهانه اصلی تو هستی
چه حس خوبی بهم دادی حتما باید امروز تجربه ش کنم
امیدوارم بارونی بشه هوا
میبوسمت

Sara Beti گفت...

مرسی‌ سارا ی عزیزم،..اینجا که این روزها همه ش بارونیه ...میبوسمت

مطبخ رویا گفت...

وای چه عکس های خوشگلی انتخاب می کنید .شعراتون هم که حرف نداره .

شاپرک گفت...

بتی جون داشتم این مطلب را میخوندم ناخودآگاه منظره یک شب بارونی تو یک جنگل اومد جلو چشام یک زن بی پناه با یک اشارپ که جلو میره و یک دفعه از دور نور کمی را می بینه و امید درش زنده میشه.

Sara Beti گفت...

مرسی‌ روی جون، ممنون از لطفت عزیزم...شاپرک جون چه تصویر قشنگی‌ ، بدون امید دل مرده است ...میبوسمت

ناشناس گفت...

neveshte haeet ke azash boye omid miad dele adamo roshan mikone
merc ke minvisi
merc ke hasty

Sara Beti گفت...

ناشناس گلم،...هیچ چیز بیشتر از آروم کردن دلم مهربونت منو خوشحال نمیکنه...