خواب میبینم که دارم فرار میکنم،... از حقیقت یا رویا نمیدونم ,… فقط یک احساس خوب دارم میدونم که هر چی بیشتر میدوم، سر شار تر میشم از امید و انرژی...همین امروز خودم رو خوب تو آینه دیدم، همه چیز رو فهمیدم ... خیلی ساده بود فقط سالهای سال بود بهش گرفتار بودم،... امروز حقیقت جلو چشمام جون گرفتن میدونم پس اون پرده نامریی دیگه هیچ چیز پنهان نمیمونه، اون نوری رو که از حقیقت دیدم دیگه نمیذاره هیچ چیز سیاهی رو ببینم،احساس میکنم میشه از رویا گذشت و به واقعیت رسید، احساس میکنم این همه سال با زندگی قهر بودم، با قشنگی هاش با خوبی هاش، ... نگاه باغ میکنم، نگاه گل‌ها میکنم و شاپرک ها، نگاه انار‌های دون شده روی میز، نگاه زندگی میکنم، ...نگاه قرص ماه میکنم، آه ...دوباره نگاهی به خودم، و لبخند میزنم من سعی خودم رو میکنم ...خودم رو پیدا میکنم حتی اگه تا ته دنیا طول بکشه...آخه به خودم مدیونم ....تا دنیا چقدر با من هم نفس باشه،....
11 comments:
سلام
الهی من فدای اون دستهای گرمت بشم که به خاطر من و نفس هی ضربه میزنه
رو کیبورد تا حرفهای ناز و قشنگی که تو دل بزرگت میگذره رو به ما بزنی .
خیلی خوشحالمون میکنی که میای و بهمون سر میزنی
وای ی
تو محشری دختر
چطور اینطور روان مینویسی
حیرون موندم به خدا
کم قسم میخورم
ولی اینبار قسم خوردم که باور کنی
زیبا بود
مثل همه نوشته های قبلیت و خیلیییییییی لذت بردم عزیزم
امیدوارم هیچ اتفاقی باعث نشه که لبخند از روی لبات محو بشه عزیزم!
لیلا- لبخند
بتی جون تو محشری چه جور همه را یک جا جمع کردی واقعا زیباست این شعر را باید روانه گینست کرد.
ممنون
واي چقدر عالي بود از ديدن اسم خودم و دوستانم شگفت زده شدم و تو بينظيري بتي جون....د.ست دارم.....بتي جونم چرا كمتر مياي تو خون خودت..بيا تو تاپيك عكس اعضاء سايت عكس تو بدار ببينيم اين خانم گل و با احساس .....هزار تا بوس و گل
دوست عزیزم من و نفس، شاپرک جونم لیلا عزیزم نوری جون ممنونم از لطفتون، مرسی که نوشته‌های ناقابل منو پر رنگ می‌بینید، نوری عزیم من نمیدونم browser ام چه مشکلی داره که سفره خونه رو انقدر دیر بالا میاره، دارم سیستم کامپوترم رو کلا عوض میکنم تا بتونم بیشتر اونجا باشم، نمیدونی وقتی صفحه میشه چه احساس بعدی دارم،...انشألله زود زود فعال میشم ..میبوسمتون دوستهای نازنینم..
سلام
طاعات وعباداتون قبول درگه حق
بتی جون واقعا محشری ، عالی، بی نظیر ، کلی ذوق کردم با خوندن این نوشته ت ، عزیزم دلمون میخاد ببینیمت ، نمیهای عکسی ازخودت توخونه دسته جمعیمون بزاری؟
سلام بتی جان دوست بسیار خوب من و نفس ....
امیدوارم زندگیت همیشه با شادی و سرور باشه
امروز من یک آپ خوشکل کردم اگه دوست داشتی یه سر بزن ...
خوشحالم میکنی منتظر ....
سارا عزیزم هر وقت میام اینجا اول غرق موسیقی زمینه میشم و با اجساسی که توم بوجود میاد شروع میکنم به خوندن حرفات
یعنی در مجموع خیلی حس خوبی دارم الان
بوسسس
سهیلا جون ممنون خانمی همینطور برای شما. ناردونه گلم شرمندام میکنی مرسی از لطفت به روی چشم اگه بشه حتما میزارم، سارا جونم خیلی خوشحالم که دوباره میبینمت، مرسی از این همه لطفی که داری خانمی...میبوسمتون
چند وقته با اینکه گاهی می خندم و گاهی گریه می کنم از همه چی خستم...نوشته هات آرومم میکنه.مرسی که می نویسی
ارسال یک نظر