دو نیمه دارم من، گمونم همه دو نیمه داریم،... یکیش غرق شادیه، نفس میکشه، زندگی میکنه، آواز میخونه، میرقصه، فقط خوبیها رو میبینه، ... حتی وقتی نوای غمگینی رو میشنوه از لاب لایه نتها ش یک جور شادی پیدا میکنه، خلاصه اینکه خوشه، به نسیم خنک باد، به قطرههای بارون، به سفر ابر ها، به لرزش درختها، به یک لبخند، به یک نگاه پر مهر، به دستای مهربون، به قلب عاشق... اون یکی نیمه غمه، به وسعت دریا، گاهی حتی نمیدونی چرا هست!...وقتی این همه زیبائی هست تو این دنیا چرا غم؟!، بعد به خودت میأی میبینی نه زشتی هم داره این دنیا، ریا هم داره، دروغ داره، بهتان داره، غم فراق داره، از دست دادن عزیز داره، هویتهای گم شده داره...غرورهای شکسته شده داره، آه چقدر غم داره این دنیا، بخواهی بشمری سر به فلک میزنه،... کاش میشد این وسط موند، جائی که خودت رو پیدا کنی، یک جا بین اون شادی بی سبب و اون غم زود هنگام... زمزمه میکنم: از چه دلتنگ شودی دلخوشیها کم نیست،...
۴ ماه قبل
7 comments:
سلام بتی جون
چقدر خوب نوشتی من گاهی اوقات هر دوش را با هم و کنار هم حس می کنم شاید اون وسط گیر میفتم بین سفیدی و سیاهی ولی فکر می کنم اگر بدیا نبودن خوبیا خودشون نشون نمیدادن آخر گفته هات یاد داداش نیما افتادم .
همه ما هم سرشار از متضادها هستیم هم دنیای متضادی داریم .خیلی زیبا نوشتید
چیزایی که هستم رو می نویسی
چقدر ماه می نویسی
شاپرک جونم قربونت برم مرسی که اینهمه لطف داری، رویای عزیزم مرسی از محبتت خانومی...مسای گلم همیشه با منی یک دنیا دوست دارم ،...
سلام دوست خوب من
خداوندا دوستانی دارم که شایسته احترام هستند یادشان مایه ارامش
انان در میان خلق معدن خیرند و دارنده پاکترین خصوصیات
خداوندا انان را در این ماه عزیز اکرام کن و بر صفات نیک انان بیافزای و سلامت شان
بدار
آمین
ممنونم که بهمون سر میزنید
[گل][گل][گل]
چرا پست جدید ندارییییی؟
خیلی قشنگ می نویسی ، خیلی ...........
ارسال یک نظر