خود خودم... مثل "اون" که وقتی کاستهای قدیمیش رو آورد اینجا گفت:..میدونی برگشتم به خودم...دلم برای خودم خیلی تنگ شده بود.... بازگشت من به خودم هم خیلی ساده اتفاق افتاد، وقتی ایران بودیم "پنجره" رو خوندم...یادمه سال اول دبیرستان بودم که این کتاب اومد بیرون...خدا میدونه چند بار خوندمیش، سر کلاس ریاضی زیر میز با بغل دستیم میخوندیمش، ... ریز ریز میخندیم ... وقتی اینجا بودم دوباره گره خوردم به اون فضای صمیمی و پر از عشق ... دوباره شروع کردم به خوندن شعر ها، شنیدن موسیقی اصیل ایرانی، ...و این چه حسی بود خدایا... بهش گفتم: میدونی من عاشق موسیقی خارجیام ، نمیدونم چرا ولی شاید دلیلش اینه که از وقتی خیلی بچه بودم گوش میدادمو زمزمهٔ میکردمها رو ...ولی این چه حسیه که با شنیدن موسیقی ایرونی به من دست میده ....انگار تک تک سلولهای بدنم باهاش هم صدا میشن، انگار تو خونمه، از من جدا نیست... اره همینطوره،....از من جدا نیست..... یادم رفت بگم، سر کلاس، معلم میدونست ما کتاب میخونیم یک شعر برامون آورد، تکرارش کردم: "نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد،
نمیخواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم
چه خواهد ساخت،
ولی بسیار مشتاقم
که از خاک گلویم سوتکی سازد،
گلویم سوتکی باشد
به دست کودکی گستاخ و بازیگوش،
و او یکریز و پی در پی
دم خویش را بر گلویم سخت بفشارد
و خواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد.
بدین سان بشکند در من
سکوت مرگبارم را…"
7 comments:
سلام دوست عزیز
ممنونم سرزدی
وقابل نداشت
سلام بتی جان
عالیه با نوشته هات گاهی منو هم برمی گردونی به گذشته و مرور خاطرات
گاهی شادم می کنه و گاهی غمگین
ممنون
سهیلا جون ممنون از لطفت خانومی...شاپرک عزیزم مرسی که انقدر نازنینی...
بتی جون بازگشتت به خودت مبارک
قرار نیست که آدمها فقط یه روز تولد داشته باشن
سلام بتی جان ممنون که به وبلاگ سر زدی عزیزم این کار من نیست از بس ایده ها را برمیدارن به اسم خودشون میذارن که ترجیح دادم اسم وبلاگ روشون باشه لطف کن این دو پیغام آخری را که به نان ناشناس برات فرستادم پاک کن ممنون
شاپرک
چقدر ماه می نویسی.از همیشه بیشتر بهت ایمان دارم.همیش میگم خدایا مگه میشه تنهایی عزیزترینم این همه به تنهایی های من نزدیک باشه.
ناردونه عزیزم همیشه دلگرمیهات دلم رو گرم میکنه...مرسی از لطفت...شاپرک گلم ممنونم از این همه لطف، چشم خانومی به روی چشم...و به ناشناس عزیزم که از همه برام آشناتری....مرسی از اینکه بیشتر از هر وقت دیگه با من هستی، میبوسمت از راه دور:)
ارسال یک نظر